همیشه در سختترین لحظات عمرم به تو پناه بردم
ناخودآگاه تو را صدا زدم
چقدر قشنگه رو زدن به شما
چقدر قشنگه که هوامونو داشتی
میخواستم در این محرم برای شهدا کاری کنم
برای هر کدام سیاههای بنویسم
نشد .
اما امشب
نمیتوانستم از شما نگویم.
و قال الحسین (علیه السلام):
" الآنَ انْکَسَرَ ظَهْرى وَقَلَّتْ حیلَتى "
اکنون کمرم شکست و راه چاره بر من بسته شد
زیر شمشیر غمش رقص کنان باید رفت
کان که شد کشته او نیک سرانجام افتاد
درباره این سایت